یه عالمه ام من برای خودم، یک پزشک پر مدعای کتاب نخوانده از میان نود میلیون پزشک دیگر، اما خب بیماری‌های خودم را کشف کردم و گاها درمان هم کرده ام، اخیرا مردم را هم نرم نرمک میکشفم، من که راههای درمان را میگویم، خب از ما گفتن است و از دیگران نشنیدن، یک جاهایی هم عکاسم که از جرز دیوار همچنان اقیانوس سلفی میگیرم که خودش هم نمی‌تواند بگیرد، اینها همه خودش استعداد می‌طلبد، گاها حقوقدان هم میشوم و به بازخواست میخیزم، البته خودمانیم غریبه که اینجا نیست، یکی دوتا صفحه کتاب حقوقی خوانش کرده بودم، که البته هیچش یادم نیست، از هنرهای سنتی و مدرن هم نگذریم، کم خفنی نیستم، زیاد خفنم، از لیف بگیر تا پالتو را چنان میبافم که چپ و رویش گم می‌شود، یعنی وقتی میپوشی میفهمی که داری خفه میشوی، ازهنر دوبله بگم، چنان پارس میکنم که هاپوهای محل بنده را آجی خطاب می‌کنند،دیگر صدای گربه اگر بشنوید چیز دیگریست برای خودش، آشپزی را از قلم نیندازم چنان خوشمزه میپزم که انگشت هم  در میکنی چه برسد به اینکه انگشتانت را بخوری مثلا میشوی بیست انگشتی فقط انگشتان دست مد نظر است،و آسیب‌هایی که در حین همین پختن به دست و بدنم می‌رسد هنر آتش‌نشانی ام را هم کشفانده است، چندین نوع کپسول حریق و ضد حریق و غیر حریق و خلاصه چرت و پرتهای دیگر را اختراع نموده ام، که به درد سوختگی های همه جا می‌خورد،


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها